برای خواندن بخش اول این نوشتار، اینجا کلیک کنید
نقد و تحلیل مقایسهای تصاویر شهر کهن نیشابور:
نقشهی به دست آمده از مطالعهی اولیه، اگر چه تا حدودی با عوارض کالبدی موجود در منطقه تطبیق داده شده بود، ولی بسیاری از جزئیات و ظرایف آن، نیاز به تحقیق بیشتر داشت. در این مورد، با ادامهی تحقیق و جستجوی بیشتر، سه تصویر ترسیم شدهی دیگر از شهر کهن نیشابور به دست آمد که حاصل مطالعات پژوهشگران دیگر بود. از مقایسهی تحلیلی نقشههای مذکور و نتایج تحقیق نگارندگان مقاله، تصویر جدیدی ترسیم گردید.
از جمله تصاویر کار شدهی قبلی، نقشهی ترسیم شده توسط ریچارد بولیت است که به همراه مقالهای تحقیقی در مجلهی ایرانیکا در سال 1976 میلادی به چاپ رسیده است (2) (Bulliet, 1976). (تصویر شمارهی 2). تصویر دوم، نقاشی یا طراحی سه بعدی است که توسط منصور اسلامی بر اساس تحقیقی قدیمی ترسیم شده و در سازمان اسناد ملی ایران نگهداری میشود (تصویر شمارهی 3) . آخرین و سومین تصویر، طرحی است که به ضمیمهی مقالهی آقای جنیدی (1366) توسط فایق ترحیدی، ترسیم و در جلد دوم کتاب شهرهای ایران (کیانی، 1366، ج2، ص 381) به چاپ رسیده است (تصویر شمارهی 4).
عناصر اصلی قابل بررسی و تحلیل در نقشههای ترسیم شده از شهر قدیم، که در تحلیل و ترسیم استخوانبندی شهر تاریخی موثر میباشند، عبارتند از:
· بازار اصلی شهر کهن
· کهندژ و شارستان
· ارگ شادیاخ
· دروازهها و محلههای مسکونی شهر
الف. بازار اصلی شهر کهن:
هر چهار تحقیق انجام شده، معتقد به وجود بازار شرقی- غربی در شهر کهن به طول چند کیلومتر میباشند. متون تاریخی و ادبی مطالعه شده و عوارض موجود در منطقهی شهر تاریخی گواه این مدعاست. این راسته بازار طولانی، دروازه جنگ (راه مرو، بلخ و ماوراء النهر) را به دروازهی قباب (گنبدان) متصل میساخته است. بازار اصلی شرقی- غربی را دو یا سه بازار شمالی-جنوبی، قطع میکرده که تقاطع آنها از شرق به غرب عبارت بودهاند از چارسوی کرمانیان، چارسوی بزرگ (مربعه کبیره) و چارسوی کوچک (مربعه صغیره). تنها به وجود چهارسوی کرمانیان در نقشههای ترسیم شدهی بولیت و مقالهی جنیدی اشاره نشده. همچنین در نقشهی اولیهی تحقیق حاضر، چهارسوی کرمانیان و چهارسوی بزرگ بازار، یکی در نظر گرفته شدهاند.
بازار اصلی، به ترتیب از شرق به غرب، شامل فضاهای مهم زیر میباشد:
دروازهی جنگ، میدان جنگ، چهارسوی کرمانیان، مسجد آدینه (مصلی)، خانقاه شیخ اوبسعید ابی الخیر (کوی عدنی کویان)، بازار حیره، چهارسوی بزرگ، محله ی حیره، دروازه ی حیره، سرپل، گورستان معمر، چهارسوی کوچک، معسگر (لشگرگاه)، سرای امیر (دارالعماره)، میدان حسین، زندان و دروازهی قباب (گنبدان). در نقشهی ترسیمی بولیت، محل دارالعماره و میدان حسین در نزدیکی تپه ی مدرسه، و تپه ی تاکستان در کنار آرامگاه خیام در نظر گرفته شده که هر دو مورد، صحیح به نظر نمیرسد.
(تصویر شمارهی 1، کلیک کنید) و (تصویر شمارهی 2، کلیک کنید)
ب. کهندژ و شارستان:
هر چهار تحقیق، تصویری از کهندژ (شهر عتیق) و در جنوب آن -ناحیهی شارستان- را به نمایش گذاردهاند و همگی استقرار آن را در تپهی آلب ارسلان در نظر گرفتهاند. تنها در نقشهی اولیهی ارایه شدهی این گروه، کهندژ، در شرق شارستان و منطبق با ورودی دروازهی جنگ، ترسیم شده است که در نقشهی نهایی، اصلاح شده است. در تصویر مقالهی جنیدی از شهر تاریخی، کهندژ و شارستان، در میانهی بازار (چهارسوی کوچک) ترسیم شده است. این مورد با بسیاری از شواهد موجود در محل، از جمله محل آثار تپه ی آلب ارسلان، تطابق ندارد. در کار تحقیقی این گروه، محلههای داخلی شارستان، از جمله شاهنبر، سرواقعه، فوز و بلاش آباد، معرفی شده که در کارهای دیگر، کمتر به آنها توجه شده است.
در تصویر ترسیمی اسلامی (که در پوشش جلد کتاب معماری ایران یوسف کیائی نیز به چاپ رسیده است) و تصویر مقالهی جنیدی، کهندژ را مساجدی چون مسجد عتیق یا کنه (مسجد عامر) با تک-مناره، و مسجد حوض مشخص میسازد. در متون تاریخی، این گونه آمده است که مسجد اولی در آغاز آتشکدهای معروف بوده و بعد از تبدیل شدن به مسجد، در سالهای بعد، تک-منارهای به آن افزوده شده است.
مجموعه-اطلاعات دو نقشهی فوق، ترکیب بناهای عمومی و محلات شارستان شهر کهن را مشخص میسازد. در دوازهی شرقی شارستان، «کهندژ»، دروازهی غربی، «معقل»، و دروازهی جنوبی، «پل تکین» نام داشته است که در نقشهی ترسیمی جدید، اصلاحات لازم انجام شده است.
ج. ارگ شادیاخ:
شادیاخ یا عیدگاه، در کنار تپهای به همین نام، در گوشهی جنوب غربی شرق نیشابور کهن و در کنار مقبرهی شیخ عطار قرار دارد، که با توجه به وجود شواهد محلی، مورد توافق تصاویر ترسیم شده میباشد. تنها تصویر مقالهی جنیدی، شادیاخ را در ناحیهی شمالی شهر و در ناحیهی تپهی تورب آباد (آلب ارسلان) ترسیم کرده است که با متون مربوطه و آثار موجود در محل، تطابق ندارد.
د. دروازهها و محلههای مسکونی:
نقشهی اولیهی پیشنهادی این گروه، دروازهی احفض آباد (حوض آباد) را در کنار مرقد امامزاده محروق، تصویر کرده است. نقشهی بولیت و تصویر ترسیم شده توسط اسلامی، در این خصوص اظهار نظری ندارد؛ که تصویر مقالهی جنیدی به همراه نقشهی پیشنهادی این گروه، بر حضور دروازهی حوض آباد در شرق امامزاده محروق و طلاجرد (دروازه محلهی آن) در غرب امامزاده محروق مطابقت دارد. در تصویر ترسیم شده توسط اسلامی، طلاجرد در شرق امامزاده محروق آمده است.
سه تصویر از تصاویر و نقشههای ترسیم شده، باب ابی الاسود را در شمال شهر آوردهاند و تنها تصویر ترسیمی اسلامی، این دروازه را معرفی نکرده است. باب یا دروازهی ابی الاسود، در نقشهی اولیهی پیشنهادی این گروه، دروازهی ورودی به بازار کوچک میباشد؛ در تصویر مقالهی جنیدی، دوازهی مذکور، به بازار باز نمیشود. در نقشهی بولیت، این دورازه حدوداً بین بازار بزرگ و کوچک، پیشنهاد شده است.
در نقشهی اولیهی پیشنهادی این گروه، راس القنطره –دروازهی بزرگ شهر- در ناحیهی شمالی است. این در حالی است که در تصویر مقالهی جنیدی، راس القنطره به نام دروازهی پل یا پول در انتهای دروازههای بازار شرقی-غربی از ناحیهی غربی نامگذاری شده است. به این ترتیب، در نقشهی اولیهی این گروه، تنها راه دسترسی به دروازهی کهندژ از میانهی شارستان است و کهندژ در ناحیهی شمالی، دورازهای ندارد. این مورد در ترسیم نقشهی نهایی، اصلاح شده است.
حدود شهر قدیم، در نقشهی بولیت، از سمت شرق، بیرون آرامگاه فضل؛ از شمال، تا بالای جادهی آسفالتهی فعلی تهران-مشهد؛ از سمت غرب، تا بیرون شادیاخ و از جنوب، تا بیرون شادیاخ و مقبرهی عطار میباشد. در حالی که حدود شهر در تصویر مقالهی جنیدی با هیچ کدام از نقشهها مطابقت نمیکند. تصویر ترسیم شده توسط اسلامی با نقشهی ترسیم شدهی بولیت مطابقت بیشتری دارد. در نقشهی اولیه، این گروه حد شرقی شهر، از تپهی آلب ارسلان پیشتر نرفته است. دلیل آن، این بوده است که بر اساس قراین موجود، کهندژ و شارستان در ناحیهی شرقی، نقطهی تولد شهر بوده و از آن تاریخ به بعد، شهر به سمت غرب گسترش یافته است.
به طور کلی در نقشهی اولیهی پیشنهادی این گروه و تصویر مقالهی جنیدی در معرفی محلات و فضاهای شهر تاریخی به جزئیات بیشتری اشاره شده است، در حالی که در دو نقشه و تصویر دیگر، بیشتر به بازار و ملحقات آن و فضاهای عمومی شهر توجه شده است. یکی از اشکالات تصویر ترسیم شده توسط اسلامی، اغراق در نشان دادن فضاهای عمومی و استخوانبندی اصلی شهر است، به گونهای که از محلات شهر و فضاهای مسکونی، اثر زیادی دیده نمیشود. همچنین نقشهی بولیت تنها به برخی از محلات شهر اشاره کرده و در سایر موارد که آثار کالبدی مشهود در محوطهی شهر تاریخی وجود ندارد، سکوت کرده است.
نتیجهگیری: تصویر شهر کهن
مطالعهی شهرهای کهن ایران، از جمله نیشابور، نیازمند تداوم و حرکتی مشترک در میان علاقمندان به فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی است. چنین مطالعهای، نیازمند همکاری متخصصین فن از حوزههای مختلف تاریخ، باستانشناسی و معماری و شهرسازی است. آنچه که در این تحقیق به عنوان هدف اصلی دنبال شد، اتکا به دانستههای تاریخی و کالبدی برای آفرینش تصوری شهری با ویژگیهای تاریخی و فرهنگی غنی بوده است. تبیین چنین تصویری، نیازمند رابطهای چندسویه بین حوزههای مختلف تحقیق است.
برخی از مطالب به دست آمده که در مطالعهی مقایسهای، مطرح شده و نتیجهی آن که به صورت نقشهای بازسازی شده، ترسیم شده است، میتواند دانش پایهای برای باستانشناسان در جهت تعیین مکانهای مناسب در محوطهی شهر کهن نیشابور برای گمانهزنیهای جدید و کشف آثار شهر کهن باشد. در مقابل، مطالعات باستانشناسی نیز میتوانند به تصحیح و بازسازی مجدد نقشهی فغوق کمک شایانی بنمایند (4). به خصوص با به دست آوردن اطلاعات بیشتر در زمینهی فرم کالبدی شهر کهن، میتوان تصاویر سه بعدی مناسبتری از شهر ترسیم نمود. این تصاویر سهبعدی هم به طریق دستی و هم از طریق ساختن مدلهای کامپیوتری، قابل تهیه میباشند.
در نقشهی نهایی ارایه شده در این فصل (تصویر شمارهی 5)، حصار شهر کهن، به دلیل ابهاماتی که دارد ترسیم نشده است، ولی حدود محلات شهر و رابطهی بین آنها، و همچنین مکان دروازههای شهر و مکانهای مهم آن، از جمله بازار اصلی و چهارسوهای بازار، با عوارض موجود زمین و عکس هوایی تطبیق داده شدهاند. بنابراین، نقشهی ترسیم شده از جهت مقیاس و تناسبات با وضعیت موجود محوطهی شهر کهن و ارتباط آن با شهر جدید قابل تطبیق است.
نتایج این تحقیق و تصویر ترسیم شده میتواند مبنایی برای تعیین محدودهی شهر کهن، ارتباط درست شهر کهن با وضعیت شهر جدید، و ایجاد مجموعهی ارتباطی برنامهریزیشدهای برای این دو بخش باشد. ایجاد چنین ارتباطی، ضمن تقویت بنیانهای فرهنگی شهر فعلی و پاسخگویی به نیازهای مردم نیشابور، میتواند مبنای تهیهی طرح جامع گردشگری به منظور جذب گردشگران داخلی و خارجی، به شهر نیشابور باشد.
پینوشتها:
1. این تحقیق، اولین بار در سال 1364 در درس سیر تحول شهر، به راهنمایی دکتر سید محسن حبیبی، در گروه معماری دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران انجام پذیرفته است. تصویر ترسیم شده در تحقیق فوق (تصویر شمارهی 1)، برای اولین بار در کتاب از شار تا شهر، تالیف دکتر سیدمحسن حبیبی (1375، ص 85)، به چاپ رسیده است.
2. در این مقاله، برای رعایت اختصار، تصاویر تحلیلی، ارایه نشده است. برای مشاهدهی تصاویر، مرجعه شود به (معینی فر و خوشنویس، 1378).
3. برای مشاهدهی نقشهی ترجمه شده مراجعه شود به (ریاضی کشه، 1369، ص 25).
4. کاوشهای سالهای اخیر در شرق تپهی شادیاخ، وجود محلههای ذکر شده را تایید میکند ولی هنوز این کاوشها برای ترسیم حصار شهر کافی نمیباشد.
فهرست منابع و کتابشناسی فارسی:
- ابن اثیر، بیتا، الکامل، ترجمه عباس خلیلی، تصحیح مهیار خلیلی، تهران، موسسه علمی.
- ابن حوقل، 1345، صوره الارض، ترجمه دکتر جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
- ابوالخیر، شیخ ابوسعید، 1361، اسرار التوحید، به اهتمام ذبیح الله صفا، چاپ پنجم، تهران، انتشارات امیرکبیر.
- الحاکم نیشابوری، 1339، تاریخ نیشابور، به کوشش بهمن کریمی، تهران، کتابخانهی ابن سینا.
- استخری، ابواسحق ابراهیم، 1364، المسالک و الممالک، به کوشش پرتو نوری و محمد علی سپانلو.
- اعتضادی، لادن، 1374، نیشابور (ابرشهر)، مجموعه مقالات اولین کنگرهی تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم، سازمان میراث فرهنگی کشور.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، 1293 هـ.ق.، مرات البلدان، چاپ تهران.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، 1363، مطلع الشمس، جلد 1-3، تهران، پیشگام.
- بارتولد. و، 1358، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه حمزه سردادور، تهران، انتشارات توس.
- بلاذری، احمدبن یحیی، 1346، فتوح البدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
- بنکدار، محمد، 1369، کتابشناسی نیشابور، مشهد، دانشگاه فردوسی، کتابخانهی مرکزی و مرکز اسناد.
- ثعالبی نیشابوری، عبدالملک، 1368، تاریخ ثعالبی، ترجمه محمد فضائلی، تهران، نشر نقره.
- جنیدی، فریدون، «نیشابور» در کتاب شهرهای ایران یوسف کیائی، ج 2، صص 263-264.
- جنیدی، فریدون، 1366، زندگی و مهاجرت نژاد آریا، چاپ اول، نیشابور، بنیاد نیشابورشناسی.
- حافظ ابرو، شهاب الدین عبدالله، 1339، جغرافیای حافظ ابرو، قسمت ربع خراسان، هرات، بنیاد فرهنگ ایران.
- حموی، یاقوت، 1323، معجم البلدان، قاهره.
- خواندمیر، خواجه غیاث الدین، 1323، حبیب السیر، تهران، کتابفروشی خیام،.
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1370، چاپ دوم، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- راوندی، محمد ابن علی بن سلیمان، 1364، راحة الصدور و آیة الشرور در تاریخ آل سلجوق، تصحیح محمد اقبال، چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر.
- ریاضی کشه، محمدرضا، 1369، نیشابور از دیدگاه باستانشناسی، مجلهی باستانشناسی و تاریخ، سال ششم، شماره اول و دوم، صص 20-30.
- زرین کوب، عبدالحسین، 1357، تاریخ ایران بعد از اسلام، چاپ دوم، تهران، امیرکبیر.
- زرین کوب، عبدالحسین، 1364، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، تهران، امیرکبیر.
- عرفان منش، جلیل، 1374، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
- عطاردی، عزیز الله، 1368، اخبار و آثار حضرت امام رضا (ع)، تهران، کتابخانه صدر.
- عینی فر، علیرضا و خوشنویسف احمد، 1378، بازآفرینی تصوری شهر از متون تارخی، در مجموعه مقالات دومین کنگرهی تاریخ معماری و شهرسازی ایران، ارگ بم، ج2، صص 425-460.
- کیائی، محمدیوسف (گردآورنده)، 1365، شهرهای ایران، ج1، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
- کیائی، محمدیوسف(گردآورنده)، 1357، شهرهای ایران، ج2، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
- گرایلی، فریدون، 1357، نیشابور شهر فیروزه، چاپ اول، مشهد، انتشارات توس.
- گردیزی، ابوسعید، 1363ف تاریخ گردیزی، به تصحیح و تحشیه عبدالعلی حبیبی، تهران، دنیای کتاب.
- لسترنج، گای، 1347، جغرافیای تاریخ سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
- مستوفی، حمدالله، 1336، نزهت القلوب، به کوشش محمد دبیر سیاقی.
- مقدسی، ابوعبدالله محمد بن احمد، 1361، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمه علینقی منزوی، مولفان و مترجمان.
- ملویل، چارلز، 1361، زلزلهها در تاریخ نیشابور، ترجمه ترکاندخت ثقة الاسلام و باقر شیرازی، مجله اثر، شماره 4-7، صص49-68.
- ناصرخسرو قبادیانی، 1362، سفرنامه ناصرخسور، به اهتمام محمد دبیر سیاقی، چاپ دوم، تهران، نشر زوار.
- حموی، یاقوت، 1968، معجم البلدان، بیروت، دار بیروت.
- یعقوبی، احمد، 1342، البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
فهرست منابع و کتابشناسی غیرفارسی:
- Bulliet, Richard, 1976, Medieval Nishapur: A Topographic Reconstruction, Studia Iranica, Tone 5, pp. 68-89.
- 1972, The Paticians of Nishapur: A Study in Medieval Islamic Social History, Cambridge, Mass.
- 1966, The Topography and Topographic History of Nishapur, PhD diss, Harvard University.
- Melville, R.W, 1980, Earthquakes in the History of Nishapur, Iran, 18, pp. 99-104.
- Wilkinson, Charles K, 1959, The Kilns of Nishapur, Bull. of the Metropolitan Museum of Art, 17, pp235-240.
- 1950, Life in Early Nishapur. Bull. of the Metropolitan Museum of Art, n.s. 9, pp. 60-72.
منبع این نوشتار:
عینی فر، علیرضا؛ میرزا کوچک خوشنویس، احمد، «بازآفرینی تصوری شهر از متون تاریخی: نیشابور غازانخانی»، فصلنامه هنرهای زیبا (دانشگاه تهران)، ش 11، تابستان 1381، ص 77 – 88.